قاعدتاً نباید اینجوری میشد! اما طی سه ماه گذشته، اوضاع مملکت و به تبعِ اون اوضاع کاریِ ما به حدّی به هم ریخته و اذیتکننده شده که واقعا رقتن به اسنپ و روزی چندین ساعت رانندگی، کمتر به روح و روانمون فشار میاره. چراغِ خطرِ من که هفته پیش روشن شد، الان آژیر خطر به صدا دراومده و خدا نیاره روزی که دیگه از دست هیچکس هیچ کاری ساخته نباشه...
پینوشت: میدونم که «وا میشه این در، صبح میشه این شب» میدونم «یه روز خوب میاد...» میدونم که «بعد از هر سختی، آسانیست» اما به قول نامجو، «بیابان را سراسر مه گرفتهست...»
پینوشت بلاگی: چهل و چهار ستاره اون بالا داره چشمک میزنه که بیا ما رو بخون! چشم؛ فردا صبح ایشالا!
- سه شنبه ۲۶ تیر ۹۷