میم صاد آنلاین

شهریور هشتاد میلیون ریالی

شهریور مزخرفی بود؛ پر از دردسر و حاشیه و خرج! دیشب داشتیم با محیا حساب می‌کردیم که این همه ورودی داشتیم، چرا الان مجموع موجودی کارت جفت‌مون ده دلار هم نیست؟! یه حساب و کتاب سرانگشتی کردیم و دیدیم که عه؛ نزدیک به هشت میلیون تومن توی این ماه مزخرف، خرج کردیم. تازه هنوز من گوشی نخریدم و به ماشین محترم ظرفشویی هم داریم بی‌توجهی می‌کنیم و هر دو سه روز در میون روشنش می‌کنیم تا شاید این دفعه ارور نده.

شاید برای شما هم سوال باشه که چطور هشت میلیون تومن رو در یک ماه دادیم رفته؟ غیر از خرج روزمره زندگی که هر چند روز یکبار میریم سوپرمارکت پنجاه تومن پول میدیم به: «یه بسته نون، چند تا تخم مرغ، یه بسته پنیر و کره، یه بطری نوشابه، یه بطری شیر، یه دستمال کاغذی»؛ این موارد کمرمون رو در شهریور نود و هفت شکست:

دو میلیون تومن قسط خونه (که امروز دقیقا سالگرد حضورمون توی خونه خودمونه) / ششصد تومن قرض‌مون به یه بنده خدایی که پارسال موقع خرید خونه ازش گرفته بودیم! / چهارصد تومن قسط دوربین که دو ماه بود پرداخت نکرده بودیم / دویست تومن پول قرعه کشی ماهانه‌ای که قراره سال آینده به اسم‌مون دربیاد! / دویست تومن هزینه تعمیر جاروبرقی‌مون که یهو سوخت / صد تومن هزینه تعمیر کولرمون که اونم یهو سوخت / صد تومن هزینه شستشوی فرش‌هامون که از پارسال نشسته بودیمشون! / پونصد تومن هزینه تعمیر ال‌سی‌دی گوشی محیا که خیلی اتفاقی و ناجوانمردانه شکست / نزدیک به ششصد تومن هزینه تعمیر گوشی من که آخرش هم درست نشد! / دویست تومن کادوی عروسی یکی از رفقا / دویست و پنجاه تومن لباس من و دویست و پنجاه تومن هزینه محیا برای عروسی موردنظر! / دویست تومن کادوی تولدمون به یکی از رفقا / صدوبیست تومن دو جلد کتاب تاریخ مختصر بشر و تاریخ آینده / دویست تومن مجموع کتاب هایی که محیا طی ماه از جاهای مختلف خرید / سیصد تومن پول کفش برای من که دیگه واقعا اجتناب ناپذیر بود! / دویست و پنجاه تومن خرید شلوارهای من که مطلقا، هر چی داشتم پاره شده بود و این هم اجتناب ناپذیر بود! / دویست تومن پول چهار باک بنزین / دویست تومن پول دو سه وعده غذایِ بیرون / دویست تومن خرده اسنپ‌ها / و...

پی نوشت اول: درست یکسال شد که اینجاییم. (خونه ی جدید در قلبِ شهر) همونقدر که جذاب و لذت‌بخشه، سختی هم داره. البته که لذت‌هاش به سختی‌هاش می‌ارزه؛ حتی اگه دو تومن یه جا هر ماه بریزیم توی حلقِ بانکِ مسکن!

پی نوشت دوم: از اینکه ریزجزییات زندگی ما رو خوندین، ممنونم؛ آخرِ خودافشایی بود این پست!

پی نوشت سوم: طبیعتاً هر کس متناسب با درآمدش خرج می‌کنه؛ سبک زندگی ما هم مبتنی بر یه درآمد خاص بود که بعد از خرید خونه، سعی کردیم تغییرش بدیم. اما این شهریور، سوختگی وسایل به همراه گرونی عجیب غریب تمام وسایل روزمره زندگی و عروسی/تولدهای اجتناب‌ناپذیر و برخی خریدهای اجباری، کاری کرد که حتی اگه ده میلیون تومن هم درآمد می‌داشتیم، باز زندگی‌مون از ریل خارج می‌شد.

پی نوشت چهارم: پایه حقوق وزارت کار توی این مملکت یک میلیون تومنه، حقوق بازنشستگی خیلی‌ از پدرمادرها/پدربزرگ‌مادربزرگ‌ها هم همین یک تا یک و نیم میلیون تومنه. خدا حفظ کنه تمام مسئولین رو برامون!
به خدا مردم تو سختی اند
کاش شما خبرنگاران حرکتی درست می زدید
یک چیزهایی هست بگویم اینجا را ترک می کنید!
به داد برس که کارد به استخوان رسیده
قطعا از من بیشتر از درد مردم خبر نداری. من هفت ساله سامانه پیامکی برنامه‌های تلویزیونی که کار کردیم دستمه و هر شب دویست تا روضه از مردم می‌خونم. اوضاع بی‌ریخت‌تر از همیشه ست و فقط باید به دستهای خدا خیره شیم، معجزه کنه.
جا داره خانم ساعدی هم یه افشاگری روی این افشاگری توی بلاگ‌شون منتشر کنن!
نه! با تایید ایشون پست منتشر شده، مشکلی نداره!
جمعه ۳۰ شهریور ۹۷ , ۱۷:۱۷ دریا _ گاه نوشته های من
خدا مسئولین را نبخشه از شمر بدترن
شاید از نظر خودشون یه بازی باشه یا مثل دردِ آمپول، نیاز کشور باشه؛ اما به نظرم یه ذره از حد و حدودش خارج شده
برای منم بد بوده با هم همدردیم
به امیدِ پاییز! :)
حقوق پایه توی این کشور زیر 80 دلاره! 
ولی خوبیش اینه که خروج از کشور کاهش پیدا میکنه احتمالا
یعنی الان من جد و ابادمم بفروشم نمیتونم خارج ایران یه خونه بخرم!

ریز به ریز خرجا رو خوندم چون خودم رو در معرض متاهل شدن میبینم و خواستم ببینم بقیه چطور توی این شرایط زنده ان :-D
یه دوستی که خیلی پیشگویی های اقتصادیش  درست در میاد معمولا ، گفت نیمه دوم 97 خیلی بدترم میشه
البته با وجود تحریم های ابان خیلی هم پیشگویی خاصیرنکرده ولی به هرحال ...
البته اون بنده خدا میگفت از نیمه اول 98 اوضاع یه کم یه کم اروم میشه
بهتر نمیشه ها
ملت عادت میکنن به شرایط فعلی

خلاصه که طاقت بیار و مرد باش
البته نیمه ی پر این پست میدونی چیه؟ ما خرج زندگی روزمره مون، اگه قسط و عروسی و تولد نداشته باشیم، کمتر از چهارصد پونصد هزار تومنه.
خدا رحم کنه بهمون...
البته خدا رحم می کنه این بنده هاشن که شمشیرو از رو بستن...
شاید خدا این تیکه زمین از یادش رفته... 
جمعه ۳۰ شهریور ۹۷ , ۲۳:۰۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
خب چون تا حالا تهران زندگی نکردم و نمیدونم چجوریه! هیچی نمی‌گم ولی هنوز گیر سیصدتومن پولی هستم که بابت کفش دادین:/
خدا جز خودش ما رو محتاج هیچ کس نکنه.
سیصد تومن زیاده یا کم؟ واقعا صد تومنی‌ها از نظر من بیست تومن هم نمی‌ارزیدن. این کفش رو هم به هوای اینکه بعد از تحریم های نیمه ی آبان میشه پونصد تومن سیصد خریدم!
شنبه ۳۱ شهریور ۹۷ , ۱۵:۲۵ قاسم صفایی نژاد
خدا برکت بده به روزی‌تون.
از قدیم گفتن پول میاد و میره، جونتون سلامت باشه
بعله... منم به خانم همینو میگم. که خدا با بی پولی آدمو امتحان کنه اما با مریضی، نه.
دیشب اینجا منتشر کردی
امروز تو رسانه ها دیدم
خودت براشون فرستادی؟
چند ساعته مطلب بفرستی منتشر می کنن؟
کجا دیدی؟!
عه ممنون که گفتی
اینم کامل قبول دارم
من نمیدونم چطوری دارن مدیریت میکنن ولی تا الان که قیمت ها طبق توقع من بالا نرفته و این خوشحال کننده اس

من توی این فکرم یه پیج اینستاگرام بزنم ، توش معرفی کنم شما با 5 دلار توی ایران چه کارایی میتونید بکنید
با 5 دلار میشه یه قضایی خورد تو ایران که همون تو امریکا کمه کم 70 دلاری فک کنم خرج برداره 
نمیدونم چطوری ممکنه والا
دیروز یه خبر خوندم ایران ارزون ترین کشور توریستی دنیا برای سفر طولانی مدت ه. 
سلام. من با وبلاگتون آشنا نبودم. این مطلب رو در الف دیدم و اونجا کامنتی گذاشتم که ظاهرا با اهداف این پست سازگار نبود و منتشر نشد.
نظرم رو در این مورد اینجا نوشتم.
http://jimkhe.blog.ir/post/%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C
دیدم مطلب تون رو دیروز. یه سری نکته هست که توی پست بعدی بهش اشاره می‌کنم.
سلام
چه ولخرجانه پول از دست دادین!!
تازه به ظرفشویی هم رحم کردین!؟؟
دست شما درد نکنه
پس برخی ملت اینجوری پول خرج میکنن که کم میارن آخر برج!
البته که این ماه استثنا بود
اقا اون قضا رو اصلاح کن بکن غذا خوب :-D
چه خفن غلط گفتم :-D

***

جالبه
میدونستم ارزونیم ولی نه ارزون ترین
هومم
البته خودتم تا چهل و هشت ساعت می تونی اصلاح کنی کامنت های ارسالی رو.
شماها بهتون شوک وارد شده از طرف این دولت خبیس و پست فطرت واسه همین صبر و.تحمل وار حرف میزنید, اگه دپلت قبلی بود حالا همه خودشونرو جر میدادن, فحش.ناسزا میگفتن, چقدر صبور شدین ؟!! چقدر پر طاقت شدین اصلاحطلبان ؟!!! قرار بود تا هزارو چهار صد با این گو ه باشین نوش جونتون, خدا هم از خود و زندگیتون نگذره که به مردم محروم طلم بزرگی کردین توی زندگیتون هم خیر نبینین و بلند نشین ا
هومم!
یکی از شعار های صاایران "هر روز بهتر از دیروز " بود. در حال حاضر " هر روز بدتر از دیروز "
صبح میشه این شب.
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان