میم صاد آنلاین

جبر جغرافیایی Feat جبر تاریخی

من همیشه درگیر جبر جغرافیایی بودم. که چرا باید الان اینجا باشم؟ در مقیاس کوچیکش محله و در مقیاس بزرگترش شهر و کشور! که مثلا کاش الان وسط یه کشور مرفه‌ِ بی‌درد (از کشورهای اسکاندیناوی مثلاً!) می‌بودم. یه اتاق کار کوچیک می‌داشتم، صبح به صبح چند صفحه از رمان جدیدم رو می‌نوشتم. بعد مطالعه و کارهای پژوهشی؛ بعدشم شرکت کردن توی چند تا جلسه ادبی و آخر شب هم دیدن یکی دو تا فیلم و خوندنِ کتاب و...

الان اما بعد از جبر جغرافیایی، درگیر جبر تاریخی شدم! که چرا الان باید در این زمان باشم؟ زندگی خیلی از آدم‌های بزرگ رو که نگاه می‌کنی، می‌بینی جبر تاریخی بر موفقیتشون بیشتر از جبر جغرافیایی تاثیر گذاشته. یعنی در بهترین مکان و بهترین زمان بودن. ما بهش می‌گیم حضور در «گلدن تایم» یا همون فارسیش؛ «زمانِ طلایی» 

با بررسی زندگی خیلی از ناموفق‌ها (مثل نسل سوخته‌ی فعلی!) میشه به این نتیجه رسید که ما مثل خیلی از ناکام‌های تاریخ، مثل تمامِ ایده‌های شکست‌خورده و آدم‌های به فنا رفته، در «حلبی‌تایم»ِ تاریخ و در «حلبی‌آباد»ِ دنیا حضور داشتیم.

یه مثال بی‌تربیتی در مورد حضور در بهترین مکان اما در بدترین زمان برای محصولات سلولزی وجود داره که فکر کنم خیلی‌هاتون شنیدین! اوضاع ما از اون هم بدتره... حضور در بدترین زمان و بدترین مکان! 

ایشالا که خدا در دنیای بعدی، که الحمدالله معادِ جسمانی هم داره، جبران می‌کنه... مگه نه؟!
جبر تاریخی یکی از دغدغه های جدیدمن هم هست. 
اینکه جایی ازتاریخ به دنیا اومدیم که درخت ها خشکن، با کمبود آب مواجه ایم وهزار تا مسئله ی تاریخی دیگه.
خیلی به این فکر می کنم که آیا این جبر از نظر دین توحیه پذیر هست یانه؟
البته یه جورایی در میانه ی تاریخ هم هستیم
احتمالا نسل های بعد اوضاع کاملاً بدتری خواهند داشت
که ما نسبت به اونا نسل طلایی حساب میایم!
گاهی حس میکنم اختیار واسه ماها اصلا تعریف نشده...
همون اختیارات کوچیک رو ازمون گرفتن
يكشنبه ۲۰ آبان ۹۷ , ۲۳:۲۰ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
معمولا آدما فکر می‌کنند چرا تو یه موقعیت بهتر به دنیا نیومدند! اون وقت من بچه بودم فکر می‌کردم چرا تو یه جای محروم کشور به دنیا نیومدم:/ چرا باید اینجا باشم؟ :-))
واقعا؟! چرا؟
من اون مثالو نشنیدم :-"
:))
منم به چبر تاریخی فکر می کردم ولی هیچ وقت تاریخ بهترین دوران تاریخ نبوده به نظرم 
آره... ولی دوره های خوب و بد زیاد داشتیم؛ ما توی بدترین‌ جاهای تاریخ هستیم
خوب دو حالت داریم دیگه
یا ادم بگه من توی همین جبر بد ، میمونم و کارم رو ادامه میدم ولی کند و سخت و ...
یا که بگه من یکی از اهدافم رو میذارم روی تغییر این جبر بد

یعنی یکی از اهدافش رو ادم بذاره به رفتن از ایران
همون اسکاندیناویایی های لعنتی دوست داشتنی
فکر نمیکنم رفتن به اونجا با شرایطی که شما گفتی بیشتر از 10 سال زمان نیاز داشته باشه

به روزهای آرمانی و خوشی که میتونی اونجا بگذرونی فکر کن
ارزش 10 سال رو داره
بحثم سرِ رفتن نیست
بحثِ به دنیا اومدنه!
همون دو سر طلا؟
دقیقاً! :))
سلام
اولین چیزی که نزدیک به یه دهه من رو درگیر خودش کرده همین جبر تاریخی بود، آروم اروم معضل جغرایایی هم بهش اضافه شد. ولی من به استان دیگه (مثل گیلان) قانع بودم :)
جبران، امیدوارم اون دنیا حالمون خوب باشه، بخدا خستم :/  :)
آره... گیلان هم خوبه؛ دیگه از اینجا به بعد بحث ایده آل گرایی به وجود میاد
دلت بخواد توی این محله ای :| :|
دلتم بخواد! :|
:))
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان