میم صاد آنلاین

#روزنوشت۹۸ - دوازدهم اردیبهشت

امروز می‌خوام از همه کسانی که بهم نه فقط درس، که #تخصص یادم دادن، بنویسم.

از «محمود فرجامی» که اواسط دهه هشتاد (دوران وبلاگ‌نویسی)، به واسطه سایت آی‌طنز، نکات مهمی درباره طنزنویسی بهم گفت که هنوز آویزه‌ی گوشم‌ه.

از همه‌ی بچه‌های «همشهری جوان»ِ اواخر دهه هشتاد که روزنامه‌نگاری رو بهم یاد دادن... «ایمان جلیلی» و «احسان ناظم بکایی» و «محمد جباری» که کلاس‌های روزنامه‌‌نگاری خلاق رو باهاشون گذروندم. «سیدجواد رسولی» سردبیر مجله و «محسن امین»، «کامران بارنجی» و «محمد اشعری» که در دل کار، بهم درسِ درست نوشتن و درست نگاه کردن به سوژه‌ها رو دادن.

از اساتید مدرسه روزنامه‌نگاری همشهری، «علی اکبر قاضی زاده» و «حسن نمکدوست» و «فریدون صدیقی» که به ترتیب، گزارش و خبر و مصاحبه بهم یاد دادن.

از «حامد جوادزاده» که سال نود، به منِ روزنامه‌نگارِ مکتوب، ژورنالیسم تلویزیونی آموزش داد.

از «مهدی فروتن» دبیر فرهنگ روزنامه همشهری در اون سال‌ها که رییسِ وقتِ اداره رسانه‌ی روابط عمومیِ سازمان فرهنگی شهرداری تهران بود و «مهدی محمدی» مدیرکل روابط عمومی و بقیه همکارانِ اون اداره‌کل، که توی دو سال حضورم در اون مجموعه، بهم اصولِ کارِ روابط عمومی حرفه‌ای رو همزمان با کار و رفاقت، تدریس کردن.

از «کامیار میرشاهی» که تمیز نوشتن رو به من یاد داد تا درست‌نویسی و ویراستاری رو جدی بگیرم.

از «احمدرضا معتمدی» که تنها کسی بود توی دانشگاه صداوسیما، که جز درسِ تکراریِ سرفصل‌های دانشگاه، فیلمنامه‌نوشتن و به طور کلی «سینما» یادمون داد.

به طور ویژه، از «علی زاهدی» که چه در دوره‌ی قبلی حضورم در دفترش، و چه در دوره‌ی چند‌ساله‌ی همکاریِ فعلی در تلویزیون؛ هر روز و هر ساعت و هر دقیقه، بهم درسِ زندگی داده... بهم زاویه‌ی نگاه داده... بهم درسِ رسانه شناسی داده... بهم اهمیتِ مردم و مخاطب رو توی کارِ تلویزیونی گوشزد کرده... بهم محکم بودن توی بحران‌ها و مشکلات رو یاد داده... و در یک کلام، فراتر از رییس و تهیه‌کننده و همکار، «معلم» بوده برام.

و از همه‌ی مجریان و برنامه‌سازها و روزنامه‌نگارها و تهیه‌کننده‌ها و مدیران مختلف که توی این سال‌ها باهاشون بودم و کلی کار ازشون یاد گرفتم... (ببخشید اگه اسم نمیارم)

خیلی دوست دارم من هم چیزی اگه بلدم آموزش بدم، موقعیتش نبوده هیچ وقت.

چقدر حس خوبی داره کنار معلم ها زندگی کردن
چقدر حس خوبی داره معلم دیگران بودن

جفتش دوست داشتنی و پر از امیده
من از بچگی میخواستم معلم شم، نشده هی!
به به! عجب اسم‌ها و آدم‌هایی...
بعضیا آبرو و اعتبار رسانه‌ن ...‌ خدا حفظ‌شون کنه.
:)
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان