ما خیلی از اوقات مخاطب رو نادیده میگیریم. شاید ذهنتون بره به سمت تلویزیون و به طور کلی صداوسیما؛ که از نگاه قشر خاصی، تبدیل شده به نماد جایی که مخاطب رو نادیده گرفته و هر کاری دلش میخواد، میکنه.
اما اگر دقت کنیم میبینیم که تقریباً بیشتر رسانهها، بیشتر تولیدکنندگان محتوا، توی این مملکت به مخاطب خودشون احترام نمیذارن. از رادیو و تلویزیون تا روزنامهها، از شبکه نمایش خانگی تا تلویزیونهای اینترنتی، از سایتها تا کتابها و... و این اتفاق یه دلیل داره، اون هم اینکه تولید محتوا به جای مخاطب محور، رانتمحور شده. یعنی چی؟ یعنی اینکه منِ صاحب رسانه، به جای اینکه دنبال تولید محتوای جذاب باشم، برای محتوام بازاریابی کنم و مخاطب پیدا کنم و در انتها قانعش کنم که منو بخره؛ کار خودم رو راحت کردم، میرم یه رانتی پیدا میکنم و سراغ نهادهای فرهنگی هنری با بودجههای کلان میرم، خودم و رسانهم و محتوام رو یکجا میفروشم به اونجا، خیالم که از مسائل مالی راحت شد؛ دیگه فارغ از مخاطب هر چی خواستم تولید میکنم.
تلویزیون و رادیو با پول نفت؛ روزنامهها با حمایت جناحهای سیاسی، سینماگرها با پول سرمایهگذارانی که بازگشت سرمایه براشون اولویت نیست، سایتها که برای کلیک و اسپانسر و رپورتاژ تولید محتوا میکنن، کتابها که منتظر خریداری شدن توسط دولت و نهادهای فرهنگی هستن... و حتی همین اینستاگرام و تلگرام و فضاهای جدید، که به قصد گرفتن لایک و فالو و تبلیغ تولید محتوا میکنن و مخاطب، نیازش، دغدغههاش در اولویت دوم قرار میگیره... نمیدونم چاره چیه ولی میدونم داریم سرمایهای رو از دست میدیم که به همین راحتیها بازگشتپذیر نیست. داریم پلهایی رو خراب میکنیم که تا چند نسل به سختی بتونن ترمیمش کنن. طوری مردم رو نسبت به تمام رسانهها بیاعتماد کردیم که برگردوندن اونها به جامعه کارِ سادهای نیست.
خدا بهمون رحم کنه...
- پنجشنبه ۹ خرداد ۹۸