پیشنوشت: کاملاً واضحه که من از امیدی که در گذشته داشتم فاصله گرفتم و (اونطور که توی چند پست اخیر دیدید) در حال حاضر کمی ناامید به نظر میرسم. اما به قول هولدن(
+) ناامیدترین نگاهِ من به دنیا از امیدوارترین نگاهِ خیلیها به آینده، امیدوارانهتره.
این روزها، رسانهها، اعم از دولتی و اصلاحطلب و اصولگرا و حکومتی و نظامی و ملی و میلی و خارجی و برانداز و اپوزیسیون و بینالمللی و...، تلاش میکنند پیامی که قراره در پسِ پرده به مردم بدن، در قالب پاسخ به این سوال، یعنی «آخرش چی میشه؟!»، به جامعه تحمیل کنن.
رسانههای حکومتی و نظامی و اصولگرا اصرار دارند که نه تنها خبری از براندازی نیست، که حتی انقلاب اسلامی در چهلمین سالِ خود، به بلوغ رسیده و داره در خاورمیانه آقایی میکنه. / رسانههای دولتی و اصلاحطلب هم ضمن نگرانی از براندازیِ دولت (نه نظام!)، معتقدن چالهچولههایی خواهیم داشت اما در نهایت یه جوری مسائل حل خواهد شد! این رسانهها میگن همونطور که تا الان، دمِ هر انتخابات، فضا رو طوری مدیریت کردیم که اون انتخابات با یه شور و نشاطِ خاصی برگزار شده و ملت (به هر دلیلی) اومدن پای صندوق رای، الان هم فضای جامعه رو طوری چیدیم که در انتهای این بحران، (در سال ۹۸ که انتخابات مجلس رو خواهیم داشت) گشایشی حاصل خواهد شد و اتفاقات خوبی خواهد افتاد! / اما رسانههای اپوزیسیون که قبلاً به واسطه حضور اصلاحطلبانِ فراری نگاه امیدوارانه و استمرارطلبانه داشتن (و نیم نگاهی به اصلاحات ساختاری و عادیسازی رابطه با دنیا)، بعد از حوادث دی ۹۶، امیدوار به براندازی، در حال القای این شوخی هستن که «اینا فلان موقع رو نمیبینن!». این رسانهها که قبلاً اختلافات زیادی با هم داشتن، این روزها متحد شدند و کمکم دارن این شوخی که قبلاً کلامِ سلطنتطلبها بود رو باورشون میشه و به مردم هم تلقین میکنند.
اما من معتقدم درصدی (که بدبیانهش میشه: درصد زیادی) از التهابات اخیر، قابل کنترل بوده و مجموعه عواملی هستند که توانایی این رو دارند که التهابات و مشکلات و گرونیها و ارزونیها رو کنترل کنند. و حالا به واسطه نزدیکی به جشنهای بعثت انقلاب و بعد از اون، نزدیکی به انتخابات مجلس سال آینده، وضعیت مملکت به ثبات خواهد رسید. ثبات هم یعنی دلار زیر ده هزار تومن، تورم زیر بیست درصد و وضعیت عمومی، شبیه به وضعیت سالهای ۹۳ تا ۹۵.
روی کاغذ، قیمتها دوبرابر پارسال خواهد بود و سفره مردم دو برابر کوچیک خواهد شد. اما با کمک رسانهها، به مردم القا میشه که سفره مردم نسبت به تابستون دو برابر بزرگتر میشه و ارزش پولمون دوبرابر خواهد شد! این موج امید و خوشحالی، باعث میشه دوباره به حداقلها رضایت بدیم و شیبِ اصلاحاتِ مدنظر، همون شیبِ ملایمِ نزدیک به صفر رو داشته باشه. (جا داره اینو یادآوری کنم که بزرگان اصلاحات معتقد به اصلاحِ خیلی خیلی خیلی نرمِ هستن. مثالشون هم اینه که سال ۴۲ ما دغدغه رای دادن خانمها داشتیم اما الان نه تنها دغدغه رای دادنشون رو نداریم، بلکه دنبال ریاست جمهوری خانمها هستیم. پس الان طبیعیه که دغدغه ورزشگاه رفتن خانمها و اذن خروجشون رو داشته باشیم و طی پنجاه سال آینده بحث کنیم که زنها در تمام امور با آقایون برابرند) و این یعنی اگر روی تایملاین تاریخِ ایران زومبک کنیم، در سطح تاریخی، شیبِ اتفاقات و رخدادها مثبته و تمام ماجراهایی که از سر میگذرونیم، (حتی احمدینژاد که مرحله اول آزادسازی قیمت بنزین رو انجام داد) همه به نوعی باعث پیشرفت عمومی مملکت شدند.
پینوشت: من اما امیدوارم روند اصلاحهایی که مدنظرمون هست، (در تمام حوزهها) شیب تندتری داشته باشه و سریعتر اتفاق بیفته. مثل وضعیت اینترنت در پنج سال گذشته که از ارائه کارت دانشجویی برای دریافت اینترنت 128 کیلوبیت رسیدیم به وضعیتی که سرعت اینترنتمون در سطح جهانی قرار داره و اونقدر سرعت بالا رفته و دسترسی بهش آسون شده که عملاً فیلتر کردن یا نکردن سایتها خللی در استفاده ما نداشته باشه.