میم صاد آنلاین

ما هیچ ما نگاه...

یه روز شاملو میاد خونه می‌بینه آیدا هنوز نیومده و از اونجایى که اون موقع تلفن نبود براش یادداشت می‌ذاره: «ایدا من ساعت٦:٣٠ اومدم و الان٧:٣٠ه. تو هنوز نیومدى، تحمل خونه بدون تو سخته. میرم بیرون چرخى می‌زنم، امیدوارم برگشتم تو درو برام باز کنى، خونه بدون تو جهنمه!»

پیشنهاد دنبال کردن یک وبلاگ

حسین جعفریان یکی از قدیمی‌ترین رفیق‌های زندگیمه. دوستی‌مون برمیگرده به اواسط دهه هشتاد که پای کامنت‌های وبلاگ هواداران همشهری جوان با هم کل‌کل می‌کردیم. 

بیشتر از ده یازده سال از این رفاقت می‌گذره و من هر روز بیشتر عاشق حسین میشم!

همه‌ی اینها رو گفتم که بگم وبلاگ حسین، با نام «نفرین ابدی بر خواننده این برگها» رو دنبال کنید. از حوره‌های کتاب و از آدم‌حسابی‌های کتاب‌خون‌ه. هم بخش‌های خوبی از کتاب‌ها جدا می‌کنه و هم پیوندهای روزانه‌ی پروپیمونی داره. 

آدرس وبلاگ حسین: http://ragtime.blog.ir/

تاریخ مختصر گذشته، حال و آینده

من علاقه عجیبی به تاریخ بشر داشتم. (که خیلی جدی‌ش نگرفته بودم) چند باری هم سوزنم روی پیدا کردن پاسخِ این سوال که «هبوط حضرت آدم دقیقاً چند سال پیش اتفاق افتاده؟!» گیر کرده بود. اما همیشه جستجوهای اینترنتی‌م به ویکی‌پدیا و چند تا سایت مذهبی مثل ویکی‌شیعه ختم می‌شد.

یادمه حتی بچه‌تر که بودم، از نمایشگاه‌های کتاب فقط انواع و اقسام کتاب‌های «دایره‌المعارف» و «دانستنیها» رو می‌خریدم و لابلای صفحات‌شون دنبال اطلاعاتی درباره همین حوزه‌ی تکامل و گذشته‌ی بشر می‌گشتم. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های مجله‌ی «دانستنیها»ی مرحوم هم برام همین مطالب حوزه دیرینه‎شناسی و نسخه‌های قبلیِ بشر بود. (توصیه می‌کنم سری جدید این مجله که توسط افراد نابلد اداره میشه رو به هیچ وجه نخرید. اگه خواستین نسخه الکترونیک شماره‌های پیشین، -حداکثر تا پایان شهریور 97- رو خریداری کنید و ازشون لذت ببرید)

دور نشیم از بحث...
نمی‌دونم چرا خیلی زودتر کتاب «تاریخ مختصر بشر»ِ یووال نوح هراری (به عنوان کتاب انسان خردمند هم شناخته میشه) رو ندیدم. و از وقتی خریدم دلم نمیاد تند تند بخونم و تمومش کنم. دارم نم‌نم و با ریتم کند می‌خونمش که دیرتر تموم شه. که بیشتر لذت ببرم. که کامل‌تر درکش کنم.

البته پیش‌نیاز خوندن این کتاب یه سری پایه‌های اعتقادی و بنیادین‌ه. توصیه می‌کنم بدون اطلاعات کامل درباره فطرت خداجو و انسانی، سراغ این کتاب نرید تا آتئیست نشید آخرش! چون کتاب کاملاً برپایه نظریه تکامل نوشته شده و خدا رو از اختراعات بشر می‌دونه. این روزها بعد از نزدیک به یک ماه، خوندنِ جلد اول یا همون تاریخ مختصر بشر در حال اتمامه. و من مشتاقم که برم سراغ جلد دوم یا همون تاریخ مختصر آینده. که این آینده هم همیشه از اون موضوعات جذاب و کنجکاوی برانگیز بوده برام.

شما خوندین این دو تا کتاب رو؟ نظر شما چیه؟ دوستش داشتید؟ اگه نه چرا؟ توی همین حال و هوا چی پیشنهاد میدین؟

چی بگه آدم والا؟!

ثانیه‌ها و دقیقه‌ها و ساعت‌ها و روزها و هفته‌ها و ماه‌ها همین‌طور وحشیانه دارن می‌گذرن و من فقط در حال تماشای گذر زمانم.

اوضاع مالی رو که همه در جریانید! که چطور ماه گذشته تراز مالی زندگی‌مون منفی چند میلیون شد. که ماه مهر، در بدترین شکل ممکن سپری شد. (شاید باورتون نشه اما فکر نمی‌کردم این ماه به نیمه برسه، به آخر که هیچ!) البته که هنوز هم کامل سپری نشده.

اوضاع مملکت رو هم که همه در جریانید. چی بگه آدم والا؟ احتمالاً مسئولین رده بالای مملکت یه چیزی می‌دونن که ما نمی‌دونیم. وگرنه قاعدتاً این رسم مملکت‌داری نیست. فارغ از عملکرد (یا بهتر بگم عدم عملکرد مسئولین) واکنش و عملکرد مردمه که نظر منو جلب کرده... مگه میشه این همه بی‌شرفی و بی‌انصافی و دزدی در تولید و توزیعِ تمام اقلام ممکن؟ اصلا طبیعی نیست.

اوضاع کارِ ما هم در راکدترین حالتِ یکسال گذشته و در بدترین وضعیت هفت سال گذشته قرار داره. چند روز پیش داشتم به بچه‌ها می‌گفتم که کاش حوصله داشتم اتفاقات این روزها رو می‌نوشتم. چند سال دیگه که به عنوانِ کتاب خاطراتم منتشر کنم، حتما پرفروش می‌شه! ما توی تلویزیون، مثل انتظارمون برای حل شدن مشکلات مملکت، فقط امیدواریم مشکل تلویزیون هم حل میشه.

درست میشه همه چی! مگه نه خدا؟!

پی‌نوشت: دلم می‌خواد بیشتر بنویسم. وقتی نمی‌نویسم، واقعاً روحم سنگین میشه. کاش بشه...

کافه مگ

کافه مگ، مجله‌ی تصویری هفتگی سینما و فرهنگ و هنر ه که اجراش رو «محیا» بر عهده داره. قسمت دوم این برنامه رو می‌تونید توی سایت آپارات تماشا کنید. موضوعات این هفته: دانلود فیلم اصغر فرهادی! تهدید ستاره پسیانی به قتل؛ موج جدید تحریم‌های حوزه هنری و دعوای علیز با حمید فرخ نژاد. به همراه مروری بر فیلم‌های جدید روی پرده، فروش فیلم‌های ایران و جهان و معرفی دو فیلم سینمایی برای نوستالژی‌بازها!

ببینید و به دوستاتون هم حتماً توصیه کنید ببینن!

لینک مشاهده‌ی آنلاین

آخرش چی میشه؟!

پیش‌نوشت: کاملاً واضح‌ه که من از امیدی که در گذشته داشتم فاصله گرفتم و (اونطور که توی چند پست اخیر دیدید) در حال حاضر کمی ناامید به نظر می‌رسم. اما به قول هولدن(+) ناامیدترین نگاهِ من به دنیا از امیدوارترین نگاهِ خیلی‌ها به آینده، امیدوارانه‌تره.

این روزها، رسانه‌ها، اعم از دولتی و اصلاح‌طلب و اصولگرا و حکومتی و نظامی و ملی و میلی و خارجی و برانداز و اپوزیسیون و بین‌المللی و...، تلاش می‌کنند پیامی که قراره در پسِ پرده به مردم بدن، در قالب پاسخ به این سوال، یعنی «آخرش چی میشه؟!»، به جامعه تحمیل کنن.

رسانه‌های حکومتی و نظامی و اصولگرا اصرار دارند که نه تنها خبری از براندازی نیست، که حتی انقلاب اسلامی در چهلمین سالِ خود، به بلوغ رسیده و داره در خاورمیانه آقایی می‌کنه. / رسانه‌های دولتی و اصلاح‌طلب هم ضمن نگرانی از براندازیِ دولت (نه نظام!)، معتقدن چاله‌چوله‌هایی خواهیم داشت اما در نهایت یه جوری مسائل حل خواهد شد! این رسانه‌ها میگن همونطور که تا الان، دمِ هر انتخابات، فضا رو طوری مدیریت کردیم که اون انتخابات با یه شور و نشاطِ خاصی برگزار شده و ملت (به هر دلیلی) اومدن پای صندوق رای، الان هم فضای جامعه رو طوری چیدیم که در انتهای این بحران، (در سال ۹۸ که انتخابات مجلس رو خواهیم داشت) گشایشی حاصل خواهد شد و اتفاقات خوبی خواهد افتاد! / اما رسانه‌های اپوزیسیون که قبلاً به واسطه حضور اصلاح‌طلبانِ فراری نگاه امیدوارانه و استمرارطلبانه داشتن (و نیم نگاهی به اصلاحات ساختاری و عادی‌سازی رابطه با دنیا)، بعد از حوادث دی ۹۶، امیدوار به براندازی، در حال القای این شوخی هستن که «اینا فلان موقع رو نمی‌بینن!». این رسانه‌ها که قبلاً اختلافات زیادی با هم داشتن، این روزها متحد شدند و کم‌کم دارن این شوخی که قبلاً کلامِ سلطنت‌طلب‌ها بود رو باورشون میشه و به مردم هم تلقین می‌کنند.

اما من معتقدم درصدی (که بدبیانه‌ش میشه: درصد زیادی) از التهابات اخیر، قابل کنترل بوده و مجموعه عواملی هستند که توانایی این رو دارند که التهابات و مشکلات و گرونی‌ها و ارزونی‌ها رو کنترل کنند. و حالا به واسطه نزدیکی به جشن‌های بعثت انقلاب و بعد از اون، نزدیکی به انتخابات مجلس سال آینده، وضعیت مملکت به ثبات خواهد رسید. ثبات هم یعنی دلار زیر ده هزار تومن، تورم زیر بیست درصد و وضعیت عمومی، شبیه به وضعیت سال‌های ۹۳ تا ۹۵.

روی کاغذ، قیمت‌ها دوبرابر پارسال خواهد بود و سفره مردم دو برابر کوچیک خواهد شد. اما با کمک رسانه‌ها، به مردم القا میشه که سفره مردم نسبت به تابستون دو برابر بزرگتر میشه و ارزش پول‌مون دوبرابر خواهد شد! این موج امید و خوشحالی، باعث میشه دوباره به حداقل‌ها رضایت بدیم و شیبِ اصلاحاتِ مدنظر، همون شیبِ ملایمِ نزدیک به صفر رو داشته باشه. (جا داره اینو یادآوری کنم که بزرگان اصلاحات معتقد به اصلاحِ خیلی خیلی خیلی نرمِ هستن. مثال‌شون هم اینه که سال ۴۲ ما دغدغه رای دادن خانم‌ها داشتیم اما الان نه تنها دغدغه رای دادنشون رو نداریم، بلکه دنبال ریاست جمهوری خانم‌ها هستیم. پس الان طبیعی‌ه که دغدغه ورزشگاه رفتن خانم‌ها و اذن خروج‌شون رو داشته باشیم و طی پنجاه سال آینده بحث کنیم که زن‌ها در تمام امور با آقایون برابرند) و این یعنی اگر روی تایم‌لاین تاریخِ ایران زوم‌بک کنیم، در سطح تاریخی، شیبِ اتفاقات و رخدادها مثبته و تمام ماجراهایی که از سر می‌گذرونیم، (حتی احمدی‌نژاد که مرحله اول آزادسازی قیمت بنزین رو انجام داد) همه به نوعی باعث پیشرفت عمومی مملکت شدند.

پی‌نوشت: من اما امیدوارم روند اصلاح‌هایی که مدنظرمون هست، (در تمام حوزه‌ها) شیب تندتری داشته باشه و سریع‌تر اتفاق بیفته. مثل وضعیت اینترنت در پنج سال گذشته که از ارائه کارت دانشجویی برای دریافت اینترنت 128 کیلوبیت رسیدیم به وضعیتی که سرعت اینترنت‌مون در سطح جهانی قرار داره و اونقدر سرعت بالا رفته و دسترسی بهش آسون شده که عملاً فیلتر کردن یا نکردن‌ سایت‌ها خللی در استفاده ما نداشته باشه.
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان