میم صاد آنلاین

وضعیت ایرانیان شاغل در رسانه

تلویزیون داخل ایران کار کنی٬ خود فروختهٔ دروغگویی٬ تلویزیون خارج از ایران کار کنی٬ وطن فروشِ سیاه‌نما

از توییتر سینا ولی‌الله

یه روز خوب میاد بالاخره!

یک - توی تعطیلات عید بود که داشتیم در مورد سال جدید حرف می‌زدیم. من گفتم خیلی به آینده امیدوارم؛ می‌گفتم مشکلات حل میشه، ما درگیر جوّ منفی اخبار تلگرامیِ مخالفان نظام شدیم! گفتم اوضاع مملکت اونقدرها هم که توی تلگرام و اخبار رسانه‌های خارجی می‌بینیم، بد نیست. همه خندیدن؛ همه گفتن چی شده تو از اوج ناامیدی و منفی‌بافی رسیدی به این نگاهِ عرفانی؟
تلگرام که فیلتر شد، دلار که کشید بالا، برجام که به آتیش کشیده شد و اوضاع منطقه‌ای‌مون به ویژه توی سوریه که ریخت به هم؛ دوباره بهم گفتن هنوز هم روی حرفِ عیدت هستی؟ یه روز خوب میاد و مشکلات حل میشه؟ اینا هم توطئه‌ی استکبار جهانی و شانتاژهای رسانه‌ای و جوسازی بیگانگان‌ه؟ راستش به قوّتِ قبل نه، اما هنوز امیدوار بودم که بزودی وضعیت مملکت ثبات پیدا می‌کنه و آسونیِ وعده‌داده‌شده‌ی بعد از سختی‌ها می‌رسه از راه. 

دو - امروز رفته بودیم جایی جلسه؛ دیدم خیلی‌ها به دور از اخبار سیاسی و حواشیِ کشورهای همسایه و قیمت دلار و وضعیت سوریه و... دارن زندگی‌شون رو می‌کنن، تمرکز کردن روی کارشون و فارغ‌ از جوّ ناامیدیِ جامعه، امیدوارن و برنامه‌های بلندمدت می‌ریزن و اصلا هم نگران نیستن. به خودم گفتم چی می‌شد حرفِ خودم توی ایامِ عید رو جدی بگیرم و از اخبار منفی رسانه‌ها دور بشم و امید رو به افکار و نگاهم برگردونم. اصلا زندگی جالبی نیست صبح‌ت با چک کردن تلگرام و توییتر، با گزارش‌های تلخ اجتماعیِ روزنامه‌ها و با خبرهای منفی سایت‌ها شروع کنی. نمی‌گم آدم بره توی فضای بی‌خیالی و زردِ اینستاگرام، اما می‌تونه شاداب‌تر شروع بشه. 

سه - نمی‌دونم چرا، خیلی سختمه از کانال‌های خبریِ رنگارنگِ تلگرامی دل بکَنم، از توی بوکمارک‌های صفحه اصلی مرورگرم خبرگزاری‌ها رو حذف کنم و توی مطبوعات دنبال اخبار سیاسی نباشم. انگار معتاد شدم. اتفاقاً امروز یه مقاله هم توی ترجمان خوندم که وضعیتِ ما توی اینترنت از اعتیاد هم بدتره. (منبع) ولی تصمیم گرفتم تخصصی‌تر بزنم توی کار فرهنگ و هنر و ادبیات و رسانه... مجلات تخصصی رو دیدین که موقع خوندن‌شون اصلا اهمیت نداره که قیمت دلار چنده یا آخرین سخنرانی روحانی چی بوده یا وضعیت سوریه به کجا رسیده؟ شاید اینجوری حالم خوب شه. می‌خوام قورباغه‌م رو قورت بدم، کانال‌های خبری تلگرام رو ترک کنم، چک کردن روزنامه‌های صرفا سیاسی رو از لیست کارهام خارج کنم و به جای خبرگزاری‌ها که تیتر اصلی‌شون اغلب سیاسی‌ه، سایت‌های تخصصی و مفید مثل متمم، چطور، ترجمان و... رو دنبال کنم. نتیجه‌ش رو هم تا آخرِ ماه رمضون بهتون اطلاع میدم! (حدود چهل روز مونده و میگن تاثیر تغییر رفتارها و ترک عادات بعد از این مدت بهتر نمودِ بیرونی پیدا می‌کنه) باشد که مقبول افتد!

چهار – سایت‌های تخصصی مفید در حوزه توسعه فردی، کسب‌وکار، رسانه، فرهنگ و ادبیات می‌شناسید؟ معرفی کنید. علی‌الحساب متمم و چطور و ترجمان پیشنهاد من. پیشنهاد شما چیه؟

حرمت آنتن

روزهای زیادی از ده سال گذشته‌ی زندگی من توی این استودیو و با استرس آنتن زنده تلویزیون سپری شده؛ می‌تونم بگم هرچی دارم از این رسانه دارم.



همیشه حسرت این رو می‌خورم که کاش حرمت این آنتن، این رسانه‌ی ملی، این جعبه‌ی جادو‌ رو حفظ می‌کردیم. هم من، هم مجریان، هم عوامل فنی و غیرفنی، هم مدیران، هم ناظران و هم تمام کسانی که در ارسال امواج از استودیوها به خونه های مردم نقش دارن. حیف این تلویزیون‌ه که توی خونه‌ همه مردم باشه و چند هزار میلیارد هزینه براش بشه اما قدرش دونسته نشه.

هیچ شبکه اجتماعی و هیچ رسانه‌ای توان رقابت با تلویزیون رو نداره؛ نه از جهت گستردگی مخاطب و نه اعتبار مردمی. دعا کنیم برای خوب شدن حال تلویزیون؛ که قطعا توی روزهای بحرانی تنها پناهگاه مردم‌ه.

کاش هوای اعتماد مردم رو داشته باشیم.

بحران مخاطب

تعداد تولیدکنندگان محتوا (به هرشکلی؛ از تلویزیون ملی گرفته تا سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی که رسماً هر ایرانی یک رسانه رو عملی کردن) به قدری زیاد شده که در بعضی مدیوم‌های رسانه‌ای، تعداد مخاطبان از تولیدکنندگان محتوا کمتر شده و وب فارسی رو به یک کاریکاتور تبدیل کرده. حکایت خیلی از سایت‌ها و اپ‌ها و برنامه‌ها حکایت شبکه‌های تلویزیونی مدیریت اسبق تلویزیون و روزنامه‌های زنجیره‌ای هر دو جریان رسمی کشوره که تعداد مخاطبانشون از عواملشون کمتره و سوال اصلی من اینه که کی اینا رو می‌بینه، می‌خونه یا دانلود می‌کنه؟
نمی‌دونم اونور دنیا با این حجم از پیشرفت و دسترسی آسون همه مردم برای تولید محتوا، چطور این تعادل بین مخاطب و تولید ایجاد شده اما امیدوارم ما هم بزودی بتونیم به این بالانس در فضای مجازی برسیم؛ ان شا الله...

هر ایرانی یک رسانه

این روزها که می‌بینم غیر از چند تا برنامه انگشت‌شمار، توی اغلب برنامه‌های تلویزیونی، هیچ ردی از موضوعات داغ مورد بحث مردم (به ویژه در فضای مجازی) دیده نمیشه، به این فکر می‌کنم که انگار دوره مرگ رسانه‌های جمعی فرا رسیده... الان هر کس برای خودش یه رسانه‌ست.

توی این دوران جدید، حداقلش اینه که این رسانه‌ها اگر نتونن روی این موج سوار بشن و فضای عمومی جامعه رو توی دستشون نگه دارن، تا چند سال آینده به جز کارمندهای خودشون، مخاطبان دیگه‌ای نخواهد داشت. همونطور که به جز چند روزنامه و مجله‌ی خاص، مخاطبان اغلب نشریات مملکت به تعداد خبرنگارهاشون هم نمیرسه. و همونطور که اغلب شبکه‌های جدیدالتاسیس تلویزیون به اندازه نیروهای سازمان عریض و طویل صداوسیما هم مخاطب ندارن!

توی این دوران جدید، خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری تونستن طی چند سال، عنان افکار عمومی رو از تلویزیون و ماهواره دربیارن و یه تنه منبع تولید محتوای اختصاصی بشن و هر موجی که میخوان رو توی جامعه راه بندازن.

خیلی دلم می‌خواد «مدیریت رسانه» بخونم...

هنرمندان ترسو

دارم کم‌کم از هنرمندان کشور ناامید میشم. توی دوره و روزگار اینترنت و دسترسی آزاد به تمامی اطلاعات، توی دوره و زمونه‌ای که به واسطه یه چالش (ولو با نیت تخریب دولت) همه مجبور شدن فیش حقوقی‌شون رو منتشر کنن، یه فیلم‌سینمایی با مجوز ساخته شده رو نمی‌تونیم ببینیم!
به نظرم اگه یه کم هنرمندان کشورمون دل و جرئت به خرج بدن و توی انتشار فیلم‌هاشون به شکل اینترنتی، (ولو فروش به پخش کننده‌های خارجی یا سایت‌هایی مثل نت‌فلیکس) دیگه دولت یا هیچ نهادی نمی‌تونه به بهونه عدم صدور پروانه نمایش، جلوی اکران فیلم‌ها رو بگیره.
این اتفاق دیر یا زود میفته ولی کاش زودتر بیفته و یکی مثل کاهانی پیشگام بشه.
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان