میم صاد آنلاین

هیچوقت برای تعطیلات‌تان برنامه‌ریزی نکنید!

اصولا هر وقت برنامه‌ریزی می‌کنید که توی تعطیلاتی مثل عید نوروز یا تعطیلات دو روزه عید فطر فیلمی ببینید، کتابی بخونید، سریالی رو تموم کنید یا کارهای عقب‌افتاده رو به سرانجام برسونید، همیشه یه اتفاقی میفته که کلاً باید با اون اتفاق یه جور کنار بیاید.

الان که دارم این مطلب رو می‌نویسم دومین روز تعطیلات عید فطر هم در حال اتمامه و ما بدون خوندنِ یک صفحه کتاب، بدونِ دیدنِ فصل پنجم سریال خانه پوشالی، بدون دیدن فیلم یا فیلم تئاتر، بدون دیدن قسمت دوازدهم سریال عاشقانه، بدون مطالعه حتی مجلاتِ هفته‌ی گذشته که دارن روی میز خاک می‌خورن و حتی بدون مطالعه وبلاگ‌هایی که دنبال می‌کنم، داریم به استقبال روزهای کاریِ پیش‌رو میریم.

پی‌نوشت: خداروشکر از دو هفته قبل تئاتر اعترافِ شهاب حسینی با بازی علی نصیریان رو پیش‌خرید کردیم و امشب میریم می‌بینیم!

صد شکر که فیلان؛ صد حیف که بیسار

آخرین بار ده سال پیش بود که بخشی از ماه رمضون توی پاییز قرار داشت. اون روزها حداکثر مدت‌زمان گرسنگی شاید به ده یا یازده ساعت می‌رسید و مهم‌تر از همه، تشنگی اصلا مطرح نبود. فکر کنم این شعر «صد شکر که این آمد و و صد حیف که آن رفت» برای ماه رمضونِ نیمه‌ی دوم سال باشه؛ چون توی نیمه اول سال حجم تشنگی و مدت زمان گرسنگی به حدی‌ه که نه تنها آدم معنویت رو فراموش می‌کنه که از همون روزهای اول منتظر رفتنِ ماه رمضون بوده و کسی از تهِ دل نمیگه صد حیف که فیلان.

این روزها هر دو مصرعِ این بیت به «صد شکر» تغییر پیدا کردن...
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان