مبدا جنبش اصلاحات را بسیاری انتخابات میاندورهای مجلس پنجم میدانند. در هر صورت، حد فاصل سالهای ۷۶ تا ۸۰، اصلاحطلبان در ۴ انتخابات پیاپی توانستند قاطعانه به پیروزی دستیابند. (ریاستجمهوری ۷۶ و ۸۰، مجلس ۷۸ و شورای شهر ۷۷) بیراه نیست که این بازه زمانی را اقبال عمومی به اصلاحات انتخاباتی بنامیم. یک بازه حدودا ۵ ساله تا انتخابات شورای شهر دوم. در این مدت، تولید ناخالص ملی ۵۰ درصد رشد یافت. میزان رشد اقتصادی از حدود ۲درصد در سال ۷۶ تا بیش از ۸درصد در سال ۸۰ ارتقا پیدا کرد و تورم از ۲۰درصد در سال ۷۶ تا نزدیک به ۱۰درصد در سال ۸۰ کاهش یافت. در زمینه سیاسی، قتلهای زنجیرهای که از سالها پیش آغاز شده بود متوقف و عوامل آن از وزارت اطلاعات ریشهکن شدند. مطبوعات نیز یک دوران شبهطلایی را تجربه کردند اما از قرار معلوم، توقعات رای دهندگان از آرایی که به صندوق انداخته بودند بسیار بیش از این دستاوردها بود. در دومین دوره شوراهای شهر و روستا که به «آزادترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی» شهرت یافت، به ناگاه اهالی پایتخت از حاضر شدن پای صندوق خودداری کردند. از برآیند آرای ۱۳درصد واجدین حق رای، شورای شهری سر کار آمد که بروندادش محمود احمدینژاد بود. از آن پس، اصلاحطلبان برای بیش از یک دهه در هیچ انتخاباتی پیروز نشدند.
بخشی از یک مطلب بلند از آرمان امیری
- پنجشنبه ۲۲ بهمن ۹۴