بعضی وقتها مثل الان، ذهنم اونقدر پنجرهی باز داره که نمیتونه ببندتشون و رسماً روانی میشن. اینجور مواقع، شبیه سیستم عاملی میشم که همزمان تعداد زیادی اپلیکیشن باز داره، و چون رمِ موردِ نیاز پردازش این اپها بیشتر از رمِ سیستمه، پس نمیتونه پردازششون کنه، به این ترتیب هنگ میکنه. اون سیستمعاملها، جز با خالی کردنِ حافظهی موقت (رم) (که چه اسم خوبیه و اتفاقاً ما آدمها هم داریمش!) آروم نمیگیرن...
توی آیاواس با دبلتپ روی دکمهی هوم، توی اندروید با تپ روی دکمهی تسک و در ویندوز با مراجعه به تسکمنیجر میشه اپهای باز رو دید و در صورت لزوم بست. من اما نمیدونم کنترل-شیفت-دیلیتِ مغزم کجاست و در حال هنگِ مغزی برای بستنِ پروژههای سنگین چه باید کرد. حتی چشمهامو که میبندم، دونهدونهی تسکها میان جلوی چشمم، هر کدوم به شکلِ یک معضلِ متفاوت خودنمایی میکنن و میرن.
شما اینجور مواقع چیکار میکنین؟! تجربیات خودتون رو با من به اشتراک بذارین! (هر چند من الان که دکمهی انتشارِ این پست رو بزنم، راه میفتم به سمتِ خونه و سعی میکنم با شنیدن موسیقی ذهنم رو از تسکهای مختلف دور کنم. هرچند میدونم این اتفاق موقتیه و آخرِ شب –موقعِ خواب- یا شنبه صبح –بعد از بیدار شدن- دوباره این هنگِ معزی، البته در سطح محدودتری، تکرار خواهد شد)
- پنجشنبه ۳ خرداد ۹۷