امسال دومین سالیه که شب عید لباس نخریدم؛ تمام مهمونیها رو هم با همون لباسهایی که طی سال خریدم، رفتیم. حس خوبی دارم و راضیام از خودم. امیدوارم بعد از عدم تمایل به دیدوبازدید عیدانه، لباس نخریدنم تعبیر به پشتکردن به سنتها و فرهنگ و آیین ملی نباشه.
اگر سنت و فرهنگ و آیین ملی رو بخوایم رعایت کنیم، به نظرم یکی از مهمترین نکات، تسویهحساب مالی تا قبل از تحویل ساله. پولِ یه پروژه تا نهایتاً بیست و نهم اسفند اومد، اومد... نیومد دیگه به درد نمیخوره. نه اینکه ارزش مالیش کم شه (که توی این اوضاع مسخرهی مملکت میشه) اما دیگه اون مزهی قبل رو نداره. خواستم بگم اگه طلبی، باقیموندهی پولی هست، قبل عید بدین که اینجوری از چشممون نیفتین!
از پاییز منتظرم که بهار شه، که هوا خوب شه با محیا بریم پیادهروی شبانه؛ ولی هنوز هوا اونقدر سرد ه که نمیشه از پیادهروی لذت برد. خدایا؛ کنترل هوای تهران رو بردار، ببر روی میانگین ۲۴ درجه. بیشترش هم نکن که اصلا بعد از این سرما، طاقت گرما هم نداریم... هوای بهاری لطفاً!
پینوشت: فیلم حماسه کولی یا بوهمین راپسودی رو دیدیم و دوست نداشتیم... توی سایت سینمایی جدیدمون که روزهای آینده رونمایی میشه نقدش رو مینویسم که اگه با من همنظر بودین وقتتون رو هدر ندین و نبینیدش.
- چهارشنبه ۷ فروردين ۹۸