میم صاد آنلاین

#روزنوشت۹۸ - اول اردیبهشت

توی بیلبوردهای شهری متوجه نشده بودم؛ محیا گفت دیدی پیمان رو‌ روی بیلبورد؟ گفتم نه؛ چطور؟ مگه بازی کرده؟ گفت نه!



توی تبلیغات مجموعه جدید مهران مدیری با نام هیولا بیشتر از هرچیز برای من حضور پررنگ پیمان قاسم‌خانی مهمه. اینکه چی میشه یه نویسنده به جایی میرسه که توی بیلبوردهای تبلیغاتی یکی از گرون‌ترین سریال‌های طنز کشور، با عکس نویسنده (پیمان قاسم خانی اینجا حتی نویسنده هم نیست لامصب؛ صرفاً طراح و سرپرست فیلمنامه بوده و نویسنده اسم امیر برادران خورده) کار رو تبلیغ می‌کنن.


من خیلی قبل‌تر از اینکه مردم با سن پطرزبورگ و بازی‌های پیمان آشنا بشن عاشق نوشته‌هاش بودم. عاشق ذهن طنازش که اغلب بدون شوخی‌های سخیف و مبتذل و جنسی مخاطب رو‌ می‌خندونه. عاشق خلاقیت و خلق‌ موقعیت‌های متفاوت و بدیعی که کمتر توی بقیه نویسندگان طنز پیدا میشه.

روزی اگر نویسنده شدم و خواستم فیلمنامه و سناریو و قصه مجموعه نمایشی طنز بنویسم، عمیقأ دوست دارم پیمان قاسم‌خانی بشم که حضورم توی کار به عنوان نویسنده یا حتی طراح، به کار اونقدر اضافه کنه که اسمم بشه یه برند تبلیغاتی برای جذب مخاطب بیشتر.

و چقدر حسرت خوردم امروز نتونستم توی کارگاه فیلمنامه پیمان جان قاسم خانی در جشنواره جهانی فیلم فجر شرکت کنم.

پی‌نوشت: شنیدم هیولا فراتر از انتظارتون قراره بخندونتتون. نهم اردیبهشت بخرید و بخندید.

چقدر عالی. خیلی منتظرم بیاد. گروهی این دوتا کنار هم بچینن حتما فوق‌العادت ست و کارشون فوق‌العاده‌تر
آره... به نظرم کار خوبی شده باشه
حالا چرا ژستش اونجوریه؟
چه جوریه؟
این روز ها طنز جایش با لودگی و هرزگی عوض شده است
کار خوب هست هنوز.
همش می‌گفتم عه این کیه نمیشناسمش! چقدر عوض شده نسبت به سن پترزبورگ
:)) آره... و شنیدم خیلی کار متفاوت و خوبی شده هیولا. امیدوارم ضدحال نباشه برامون.
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان