من نمیدونم کاسبان شهر چقدر سود میکنن و مدل درآمدیشون چیه؟ نمیخوام هم با یه اتفاق قضاوتشون کنم، اما این ماجرا رو بخونید تا متوجه صورت مسئله بشید.
یه جنس (به عنوان مثال یه سرویس خواب مشخص، شامل روتختی و بالش و...) از یه برند خاص (به عنوان مثال انگلیشهوم ترکیه) توی سایت شرکت سازنده صد تا دویست لیر ترکیه ست. (با تمام هزینههای جانبی نهایت دویست هزار تومن)
همین جنسِ خاص رو نمایندگی شرکت مذکور داره یک میلیون و دویست هزار تومن میفروشه، چند سایت حدود هفتصد هزار تا یک میلیون / یه سری کانال و اکانت اینستاگرام هم حدود پونصد هزار تومن.
با یه جمع و تفریق ساده میتونیم متوجه شیم که یه جنس دویست هزار تومانی، (با نرخ ارز آزاد حتی) جا داره تا بیشتر از شش – هفت برابر قیمت واقعیش توی بازار فروش بره و صدای کسی هم درنیاد.
اینجاست که راز آفهای پنجاه و هفتاد درصدی مشخص میشه.
همین جنسِ مذکور رو در نظر بگیرید. طرف دویست هزار تومن خریدتش، داره یک و نیم میلیون میفروشه. حتی اگه به مناسبتهای مختلف پنجاه تا هفتاد درصد تخفیف هم بزنه (که عموماً بیشتر از سی درصد آف نمیزنن)، باز هم جنسش دو تا سه برابر قیمتِ خرید به فروش میرسه.
نمیدونم همه جای دنیا همینه یا نه. ولی حداقل من بازار موبایل رو که دنبال میکنم، واقعا فاصله قیمت خرید با قیمتِ عرضه شده در خرده فروشی اینقدر نیست. نمیدونم چرا در حوزه منسوجات (از انواع لباس گرفته تا سرویس خواب و حوله و...) اینقدر فاصله و اختلاف قیمت وجود داره.
پینوشت: به نظرم کاسبان، واسطهگران، واردکنندگان و تولیدکنندگان و فروشندگان این سرزمین میتونن با کم کردن حاشیهی سودشون، خیلی به کم شدن فشار اقتصادی روی مردم عادی کمک کنن؛ ولی حیف...
- شنبه ۴ خرداد ۹۸