میم صاد آنلاین

مالیاتِ گناه

امروز توی متمم خوندم که «چند سالی است که دولت انگلیس به خاطر وضع مالیات گناه، سوژه‌ی جالبی برای علاقه‌مندان مباحث فرهنگ و اقتصاد شده؛ مالیات گناه، به معنای وضع مالیات بر رفتارهایی است که به ضرر جامعه هستند. دولت انگلیس این نوع مالیات را به طور خاص و جدی بر روی کیسه‌های پلاستیکی، نوشیدنی‌های قنددار و خودروهای دیزلی وضع کرده تا با این کار، محیط زیست کمتر آلوده شود و مردم هم سالم‌تر زندگی کنند.» فکر کنم توی ایران هم قرار بود سیگار رو گرون‌تر کنن تا پولِ حاصل از این افزایش قیمت، بره به جیب مردمی که صدماتِ ناشی از سیگار کشیدنِ معتادان (بله، از نظر من تمام سیگاری‌ها معتادن؛ اعتیاد که فقط به مواد مخدر نیست، به سیگار هم اعتیاد دارید دیگه!) رو متحمل می‌شن. 

البته من بیشتر موافق اینم که به جای گرون‌تر کردن نوشابه‌های گازدار، نوشیدنی‌های سالم (مثل تخم شربتی و آبمیوه‌ها و...) شامل تخفیف بشن. یا مشابه اتفاقی که در طرح ترافیک تهران افتاده و طبق قانون جدید، کسانی که معاینه فنی برتر داشته باشن، ورودشون به محدوده طرح ارزون‌تر از سایرین میشه؛ برای وسایل نقلیه‌ای که دودزا هستن و شهر رو آلوده‌تر می‌کنن، بنزین و گازوییل رو گرون‌تر کنیم. به طوری که طرف وقتی پیش خودش حساب‌کتاب می‌کنه، به این نتیجه برسه که با پولِ مابه‌التفاوتِ بنزین/گازوییلِ گرون‌تر شده (که مثلا معادلِ صدهزار تومان در هر ماه یا یک میلیون تومن در هر سال میشه) وسیله‌ی دودزاش رو تعمیر بکنه و به این ترتیب، چرخه‌ی سالم‌سازی شهر از دود و آلودگی اتفاق بیفته.

پی‌نوشت یک: متاسفانه ما سیاست‌های تشویقی/تنبیهی رو به جای مسائل محیط‌زیستی یا سلامتی، صرفاً در حوزه‌های مذهبی/امنیتی/سیاسی استفاده می‌کنیم. توجه‌مون به جای اینکه سر این باشه که نسل جدیدِ با فست‌فود و نوشابه و... چاق/بیمار نشن، همه‌ی تمرکزمون رو توی ماه رمضون برای مقابله با «تظاهر به روزه‌خواری» می‌ذاریم و آخرش هم بدون اینکه حواس‌مون باشه، نسلِ جدید رو علاوه بر بیمارِ جسمی، بیمارِ روانی هم بار میاریم که از دین/مذهب/نماز/روزه منزجر بشن.

پی‌نوشت دو: یه اتفاق خوبِ «فرهنگسازی» که سال گذشته افتاد، نیم‌بها شدن مصرف اینترنت داخلی بود که به پیشنهادِ وزیرِ جوانِ ارتباطات اجرایی شد. روندی که انتظار می‌رفت با رایگان شدن پهنای باندِ مصرفیِ پیام‌رسان‌های داخلی منجر به کوچِ آرامِ مردم از تلگرام به پیام‌رسان‌های داخلی بشه اما با یک تصمیمِ عجیبِ قضایی/امنیتی، نه تنها این اتفاق به حاشیه رفت، بلکه به علتِ جاماندنِ پیام‌رسان‌های دولتی-حکومتی از تکنولوژیِ روز، کوچِ بزرگِ تلگرامی هم رخ نداد. ما استادِ به هدر دادن فرصت‌های خوبیم.

بخش‌هایی از اینترنت آزاد شد! (آپدیت: دوباره فیلتر شدند!)

لیست سایت‌هایی که همزمان با تلگرام رفع فیلتر شدند:

🔹پینترست (Pinterest) : شبکه اجتماعی اشتراک‌گذاری عکس
🔹سوآرم (Swarm) : شبکه اشتراک گذاری لوکیشن
🔹فوراسکوئر (Foursquare) : شبکه اجتماعی راهنمای شهری
🔹ساوندکلاود (Soundcloud) : شبکه اشتراک گذاری پادکست و موسیقی
🔹مدیوم (Medium) : شبکه اشتراک گذاری متن (مثل بلاگ)
🔹کورا (Quora) : شبکه اجتماعی پرسش و پاسخ
🔹ردیت (Reddit) : شبکه اشتراک گذاری اخبار

شاید از خیلی‌هاشون استفاده نکنیم ولی یادمون باشه خیلی از سایت‌ها که برای امور تخصصی بودن، بدون دلیل و منطق در دوره بهاری سال‌های میانی دهه هشتاد، از دسترس خارج شدن و برای برخی امور ساده برنامه‌نویسی، دانشگاهی، پژوهش و.... مجبور به استفاده از نرم‌افزارهای تغییز آی‌پی بودیم.

کاش بازنگری کلی توی این فیلترها صورت بگیره و از همه مهم‌تر، یوتیوب و توییتر و هم رفع فیلتر بشن.
...

آپدیت ساعت شش عصر:
سرویس‌هایی همچون اپلیکیشن مکان نمایی Swarm و سرویس Foursquare، شبکه اجتماعی پینترست، سایت اشتراک گذاری صوت ساوندکلاود، وب‌سایت مدیوم و وبسایت کورا (Quora) سرویس‌هایی هستند که تنها چند روز در دسترس کاربران بودند و دوباره دچار فیلترینگ شده‌اند. / دیجیاتو

به کارهای عقب‌افتاده برسیم!

میگه حالا که تلگرام و اینستاگرام رو از دسترس خارج کردن، حوصله‌مون سر میره که؛ میگم اتفاقا الان وقت پرداختن به کارهای جامونده‌ی گذشته‌ست.

سرعت عبور این روزها طبیعی نیست!

نگاه کردم دیدم بیشتر از بیست روز شده که توی اینستاگرام عکس نذاشتم؛ بعد اومدم اینجا (وبلاگ) و دیدم آخرین پستش مربوط به نهم شهریوره. از اون طرف کانال تلگرام هم پنج روز پیش آپدیت شده. فیسبوک هم که هیچ! اونقدر توش پست نذاشتم که ترجیح دادم پیجم با هزار لایک رو کلا پاک کنم. توییتر هم که همیشه توش آنلاین بودم، بیشتر از یک هفته ست که توییت نداشته. اینها اصلا مهم نیست! مهم اینه من فکر می کردم نهایتاً یکی دو روز ه که نرسیدم توی فضای مجازی فعالیت کنم و گویا بیشتر از سه هفته ست اون اتفاق بزرگ اجازه نداده حتی من اینجا چیزی بنویسم.

همچنان دعامون کنید. اون اتفاق بزرگ در آستانه سومین سالگرد ازدواج در حال نهایی شدن است.

توییتر فارسی ولایتمدار می‌شود!

نمی‌دونم چقدر اهل تلگرام هستین و چقدر با کانال نسبتاً و البته سابقاً محبوبِ «توییتر فارسی» آشنایی دارید؟ از چهارشنبه گذشته که حملات تروریستی توی مجلس و حرم امام اتفاق افتاد، این کانال در یک چرخش ولایتمدارانه، یهو حجم پست‌های طنزش رو کم کرده و همینجوری در رابطه با امنیت و تلاش‌های شبانه‌روزی برادرانِ سپاه و... پست می‌ذاره. الان تقریبا پنج روز از اون ماجراها میگذره و دیگه نمیشه به خاطر همدردی با مردم، این پست‌ها رو پذیرفت. چند روزه، این کانال رو که باز می‌کنم انگار فارس‌پلاس و دکترسلام رو باز کردم.

دارم به این فکر می‌کنم که تتلو هم همینجوری شروع کرد؛ اول یه دوست اطلاعاتی داشت که براش پست‌های سیاسی می‌نوشت. بعد دیگه کم‌کم خودش راه افتاد و شروع کرد حمایت از رییسی توی انتخابات. حالا هم که دیگه اوضاعش کاملا مشخصه و نیاز به توضیح نداره.

من کانال توییتر فارسی رو خیلی دوست داشتم ولی این چند وقت دارم به جایی می‌رسم که گویا وقتشه ازش لفت بدم و به کانال‌های ضعیف‌ترِ مشابه مراجعه کنم. ولی در کل خیلی حیفه نیم میلیون ممبر داشته باشی و اینطور سقوط آزاد رو تجربه کنی.

کاش دیگه حداقل جوک‌های توییتریِ تلگرام رو سیاسی نمی‌کردیم.

یک حکایت، بی‌مناسبت

آورده اند که روزی مردی به خدمت فیلسوف بزرگ افلاطون آمد و نشست و از هر نوع سخن می گفت. در میان سخن گفت: « امروز فلان مرد از تو بسیار خوب می گفت که افلاطون عجب بزرگوار مردی است و هرگز کسی چون او نبوده است.»
افلاطون چون این سخن بشنید سر فرود برد و سخت دلتنگ شد.
آن مرد گفت:« ای حکیم! از من تو را چه رنج آمد که چنین دلتنگ شدی؟»
افلاطون پاسخ داد: «ای خواجه! مرا از تو رنجی نرسید. ولی مصیبت بالاتر از این چه باشد که جاهلی مرا ستایش کند و کار من او را پسندیده آید؟ ندانم کدام کار جاهلانه کرده ام که او خوشش آمده و مرا به خاطر آن ستوده است
از کانال تلگرام کیوان کثیریان

زندگی دوگانه پایتخت دود و گوگرد

کودکی آدم‌ها با هم خیلی فرق می‌کند؛ یکی توی روستای فلان‌آباد سفلی، دور از چی‌چی‌گرام‌ها دارد بزرگ می‌شود، که آخرش بشود آقای موتوری که آقای مدیر را که خواب مانده، برساند به جلسه شورای معاونین و‌ مدیران! یکی هم توی فلانیه، غرق چی‌چی‌گرام‌ها بی‌دغدغه‌ی آینده، زندگی را تجربه می‌کند که با سلام و صلوات، بیست سالش که شد، بشود آقای مدیر که وقتی خواب ماند سوار موتور آقای موتوری برسد به جلسه‌ی شورای معاونین و مدیران!
چقدر این روزها زندگی دوگانه‌ی پایتخت ترافیک و‌ دود و گوگرد و بوق و دعوا و غم رو دوست ندارم. و چقدر با ازدیاد چی‌چی‌گرام‌ها جا برای نوشتن کم شده، همانطور که هوا برای نفس کشیدن...

تلگرام

دلم برای روزهای بدون تلگرام، اینستاگرام و بقیه گرام های گرامی تنگ شده... یک ماه و خرده ای توی دوربرگردون چیزی ننوشتم و این، بدترین چیزی بود که امروز اذیتم کرد. دو ماه از آخرین کتابی که خوندم می گذره و این سطحی شدن، بدجور داره آزارم میده.

عِند شفافیت

جایی خوندم که توی اپلیکیشن imo یه قابلیتی هست که بدون زدن دکمه ارسال، هر چی تایپ میشه رو به طرف مقابل نشون میده... این یعنی نهایتِ شفافیت در رفتار! کاش تلگرام و جی تاک هم این قابلیت رو اضافه کنن...

طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان