پست قبلی کامنتی داشت با این محتوا که: «چه بلایی سر فرهنگمان آوردهاند که وقتی میخواهیم بگوییم یک زن و شوهر عاشق هم هستند باید بگوییم دوست دختر و دوست پسریم هنوز!» + (آدرس وبلاگ نویسنده)
باید بگم: توی فرهنگی که زن گرفتن مورد تمسخر جامعه قرار میگیره و دختر/پسری که ازدواج میکنن به عنوان آدمهایی که دیگه به درد معاشرت نمیخورن، از جمعهای دوستانه طرد میشن و مشکلات بیپایان مالی و... کاری باهاشون میکنه که روال عادی زندگیشون عوض میشه و دیدن دوستان دوره مجردی براشون تبدیل به خاطره میشه، باید مثل دوران پیشاازدواج، «دوست» موند تا نشاط و هیجان زندگی از بین نره.
البته که دوست بودن اصلا چیز بدی نیست، حتی چیز عجیبی هم نیست اما توی ایران به قدری ارتباط میان دخترها و پسرها حساسیت ایجاد میکنه که ارتباط طبیعی دو تا انسانِ عاقل و بالغ با برچسب دوست دختر دوست پسری، بار منفی پیدا میکنه. این ترکیب از اساس مشکل داره؛ این عبارت رو خودم هم استفاده میکنم. ایرادی اگر میگیرم به کلیت جامعه ست که کاری میکنه من هم به جای دوست بگیم دوست دختر. از اساس، دوستیِ خالی چه مشکلی داره که میگیم دوست دختر یا دوست پسر؟ نه تنها این عبارت رو استفاده میکنیم که در قشر مذهبی، دوست دختر یا دوست پسر با یک بار منفیِ خاصی، نشون دهنده لاابالیگری افراد هم میشه.
پست قبل رو تصحیح میکنم! «من و محیا تلاش میکنیم بیشتر از قبل، نه فقط زن و شوهر، نه فقط همسر که دوست باشیم. دو تا دوستِ صمیمی و قابل اعتماد که هوای هم رو داشته باشن.» اینجوری بهتره نه؟!
- پنجشنبه ۲۳ شهریور ۹۶