میم صاد آنلاین

روز خبرنگار مثلا

وی از کودکی می‌خواست خبرنگار باشد؛ خیلی هم خوشحال بود. پنج سالگی کیهان می‌خواند و می‌گفت چقدر خبرنگاری کار راحتی ست. بزرگ‌تر شد دید خبرنگاری علاوه بر راحتی، جذاب هم هست؛ روزی بیست تومان خرج خرید جام‌جم و همشهری می‌کرد و با روزنامه خواندن احساس خبرنگاری می‌کرد. در پانزده سالگی علاوه بر روزنامه‌نگاری، مفسر سیاسی اجتماعی هم بود به خیال خودش! به دانشگاه رفت، خوشحال بود هنوز، مجله ادبی می‌زد و فکر می‌کرد خبرنگاری یعنی همین! وارد بازار کار شد، همچنان خوشحال بود و تصورش این بود با حقوق خبرنگاری زندگی می‌چرخد. اوایل مسافرکشی کرد بعد دید اوضاع داغان‌تر از این حرف هاست. بعد سعی کرد آچار فرانسه باشد و علاوه بر خبرنگاری، هر کاری بهش می‌سپرند انجام دهد. با خوشحالی، خبرنگار همه کاره‌ای بود که هیچ کاره بود. در کنار بی‌دلیل خوشحال بودن، زن گرفت؛ زنش را وارد خبرنگاری کرد تا دو نفری از راه این شغل پولساز و جذاب و آسان، میلیاردر شوند اما… همین که خوشحالند کافی نیست؟

روزمون مبارک مثلا!
سه شنبه ۱۷ مرداد ۹۶ , ۱۲:۱۰ میرزا ژوزف پولیتـزِر
همین که خوشحالید کافیه به قرآن. روزتون مبارک
کاش خوشحال باشیم!
خوش باشید...
مبارک روزتون:)
ممنون :)
هومممم...همۀ ترس این روزا منم همینه... رسیدن به این نقطه که چیزی که دوستش داری برات کافی نباشه :(

ولی روزتون مبارک. و امیدوارم همیشه این خوشحالیه باهاتون باشه ^_^
امیدوارم خوشحال باشم!
همین که ه ارزوی کودکیتون رسیدین خودش خیلیه
روز گذتتونم مبارک
ممنون :) ولی راضی نیستم خب
ان شاءالله یه روز ازش راضی بشید
امیدوارم ...
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان