میم صاد آنلاین

ماجرای اولین بوسه

می‌دانی اولین بوسه جهان چطور کشف شد؟ زن و مرد پینه‌دوز به هنگام کار کشفش کردند؛ مرد دست‌هاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زن گفت این را از لبم بردار. زن دست‌هاش به سوزن بود، آمد که نخ را از لب‌های مرد بردارد، دید دستش بند است، ناچار با لب برداشت. شیرین بود، ادامه دادند…

به بهانه روز بوسه که البته چند روز پیش بود
از کتاب سال بلوا
نوشته‌ی عباس معروفی
البته با کمی تصرف و تلخیص
اگر منبع نمیدادی و گمان میکردم از خودت نوشتی درموردش بحث و گفتگو راه مینداختم :D
:)) چرا؟ روایت بامزه‌ای‌ه که
دوشنبه ۱۸ تیر ۹۷ , ۱۱:۰۴ قاسم صفایی نژاد
ارشاد چه چیزایی رو که مجوز نمیده :D
اینکه چیزی نیست که! شما فصل هفت عقاید یک دلقک رو بخون؛ ارشاد نگاه بارتری داره
استغفرالله اون تسبیح من کو نمیگین  اینجا بچه هم  رد میشهD:
:)))
من یه چند روزه تسبیحم رو گم کردم،شما ندیدیش؟ :D
حاج خانوم جسارت کردیم ببخشید :D
پس دوربرگردون کوو؟ 
یه زمانی شمارو میخوندیم با تمام قوا! انتظار این عنوان وبلاگ رو نداشتم..
دوربرگردون به خاطره‌ها پیوسته.. ایشالا بزودی زنده‌ش می‌کنم
سلام علیکم
ابتدای متن را که خواندم تا انتهایش را به یاد آوردم و یادم آمد که قبلاً آن را جایی خوانده‌ام، اما به‌یادم نیامد که کجا، تا این که به ارجاع انتهای مطلب رسیدم. کتاب را حدوداً سه ماه پیش خواندم. آن‌چه بیش از ماجرای داستان برایم جذابیت پیدا کرد،‌ محل شکل‌گیری داستان بود که قبلاً‌ هم چیزهایی درباره‌ی آن شنیده بودم.
البته من کتاب رو نخوندم؛ جایی دیدم ازش نقل شده
با اصلِ روایت مسئله ندارم که:D تاریخش تحریف شده ست:)) چون میدونی که وقتی میگی پینه دوز و سوزن و کفش، با تاریخ اولین وسه و چیز و چیز، مغایرت داره مهدی جان:))
از اون نظر؟ آره... یه جورایی افسانه ست
هاها چه بامزه.
و باحال!
میتونست عاشقانه تر باشه
سکسی تر حتی!
طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان