میم صاد آنلاین

#روزنوشت۹۸ – بیست و نهم خرداد / درباره سریال چرنوبیل

آه از چرنوبیل، آخ از چرنوبیل، وای از چرنوبیل...

توی سه روز گذشته، (دو تا دو قسمت و یه روز هم قسمت آخر) سریال چرنوبیل رو دیدیم. سریالی که به غایت نفس‌گیر و تلخ و آزاردهنده بود؛ و به شدت با روح و روانِ من بازی کرد.

از نگاه فنی و سینمایی، به نظرم سریال اونقدر که مورد توجه قرار گرفت، لایق نبود. دو قسمت اول به شدت خوب و دو قسمت دوم به شدت ضعیف بودند. قسمت پایانی هم صرفاً بستری بود برای تحقیرِ شوروی و شیوه حکومتداریِ روسی.

نمیشه منکر شبیه‌سازی فوق‌العاده نیروگاه و شهر و شخصیت‌ها شد. نمیشه منکر هنر فیلمسازیِ کارگردان و استفاده درستش از المان‌های فیلم‌های ترسناک در یک فیلمِ اجتماعی و نسبتاً سیاسی شد. نمیشه منکر گریمِ فوق‌العاده بازیگران و به خصوص حادثه‌دیدگان شد. اما فیلمنامه کشش پنج قسمت رو نداشت و کارگردانی هم توی نیمه دوم سریال (قسمت های سوم تا پنجم) به شدت افت کرد.

در مورد امتیاز آی‌ام‌دی‌بی هم بگم هم شوی رسانه‌ای اچ‌بی‌او دخیل بود که مردم احساسی و هیجانی رای بدن، هم گویا پای شرکت‌های نفتی و مخالف توسعه انرژی هسته‌ای از جمله کشورهای پولدارِ حاشیه خلیج‌فارس در میون بوده و هر جا پای اینها در میان باشه، پای ربات‌ها هم در میان خواهد بود.
...
اما از نگاه سیاسی و استراتژیک و اجتماعی و فرهنگی و رسانه‌ای؛ سریال خیلی حرف برای گفتن داره. نقدِ درستِ شیوه مملکت‌داریِ گورباچف مهم‌ترین المان و مولفه‌ی سریال چرنوبیل‌ه که به نظرم نقطه قوت کار بوده و باعث شده شباهت برخورد مسئولان شورویِ سابق با برخی مسئولانِ برخی کشورها در برخی حوادث، به شدت به روح و جانِ مخاطب بنشینه.

دیالوگ برگزیده از نگاه من: (نقل به مضمون) حواست باشه قرار نیست یه فاجعه‌ی بین‌المللی هسته‌ای به اسم دولتِ شوروی ثبت بشه...

طراحی: عرفان قدرت گرفته از بیان